اولین بهار مشترک
اولین بهار مشترک مامی و شازده کوچولو
چهارشنبه:2011/3/30
سلام دخمل گلم، سلام شکوفه بهاری منکه تو دلم جوانه زدی و داری بزرگ میشی قربون اون دست و پاهای کوچولوت برم که به مامان لگد میزنی و میگی امسال من کنارتون هستم و این عید و براتون قشنگترین عید دنیا کردم.
آره قشنگترینم به برکت وجود نازنینت عید امسال یه چیز دیگست از چهارشنبه سوری تا الان بهمون خیلی خوش گذشته، هنوزم تموم نشده تا سیزده بدر هنوز مونده بازم با بابایی کلی برنامه های خوب داریم. خوشملم با شما تو هر مهمونی و جاهای دیگه عکس انداختم البته شما خودت و توی شکم مامانی قایم کردی ولی شکم مثل توپ مامان تو همه عکسها معلومه. جای همه کسایی که دوسشون دارم تو لحظه های شادیمون خیلی خیلی خالیه، خیلی دلم براشون تنگه ولی به این امید میگذرونم که تا زمان دنیا اومدن شما پیش ما باشن، مامان عاطی، خاله لیلی، مادری و پدری.
قند عسلم با اون دل ناز کوچولوت دعا کن که کارها خوب پیش بره و اونها رو بتونیم ببینیم منم دارم دعا میکنم ولی دعای شما فرشته کوچولو یه چیز دیگست.
خوشمل مامی چند روز پیش به خاطر شیطونی زیادی که توی یه مهمونی داشتم و خیلی مهمونی طولانی شد مشکلی واسه من پیش اومد که میخواستن به خاطرش من رو تو بیمارستان بستری کنن هر چی میگفتم که عید ما ایرانیهاست و برامون خیلی مهم که کنار خانواده باشیم اونها قبول نمیکردن خلاصه با کلی اصرار که استراحت مطلق میکنم و با رضایت کتبی بستری نشدم.
آخه اون شب من و بابایی خیلی بهمون خوش گذشته بودو بابای خیلی شاد بود منم نمیخواستم با وجود اینکه مرتب ازم میپرسید حالت خوبه؟ خسته نشدی؟شبمون و خراب کنم فقط به خاطر درد کمر زیاد، نشسته بودم و از بابایی دردم و پنهون کردم خوشحالی بابایی رو که میدیدم منم شادتر میشدم آخه عاشق بابا آرشم اون هم من و شما رو خیلی خیلی دوست داره خلاصه با استراحت بهتر شدم ولی مامانی مثل خودت شیطون و نمیتونه زیاد بخوابه.
بازم بیرون میرم ولی دیگه خیلی مراقبم و حالمم خوب شدهآخه بعد از سیزده بدر کلی کار داریم به برکت وجود شما زندگیمون داره شکل جدیدی به خودش میگیره میخوایم بریم توی یه خونه جدید به خاطر همین میخوام قبلش کلی تفریح کرده باشم البته بابایی ازم قول گرفته که استراحت کنم و به قول خودش فقط دستور بدم "چه خوب مگه نه؟" حالا دیگه موقع اینه که یه اتاق خوشمل واسه دخمل نازم درست کنم نمیدونی که چقدر ذوق دارم کلی هم براش برنامه ریزی کردم و طرح دادم.
حالا سلام میکنم به همه دوستای خودم که هم به من و کوچولوم سر زدن،هم برامون پیغام گذاشتن.من و ببخشید که نتونستم جوابتون رو بدم خیلی خوشحالم که دوستان خوبی مثل شما دارم که در دیار غربت مونس و همراه لحظه های من هستید به همتون عید رو تبریک میگم و میبوسمتون برای خودتون و کوچولوهاتون آرزوی بهترینها رو تو سال جدید از خدای خوبیها آرزومندم. بهار با تمام زیبائیهاش پیشکش دلهاتون سال نو مبارک.